Archive for Квітень, 2008
معروفترین نرم افزار مدیریت دانلود دنیا Download Accelerator Plus
Download Accelerator Plus که به اختصار DAP خوانده مي شود با دارا بيش از 154 ميليون کاربر در دنيا يکي از قديمي ترين و پر طرفدارترين نرم افزارهاي مديريت دانلود مي باشد. اين نرم افزار که محصول شرکت نرم افزاري Speedbit مي باشد اين امکان براي شما فراهم مي کند تا در صورتي که در هنگام دريافت فايلي از اينترنت ارتباط شما قطع شد، بتوانيد ادامه فايل را بعد از اتصال مجدد به اينترنت دريافت کنيد همچنين اين برنامه با تکنيک خاص خود سرعت دريافت فايل ها را تا 400? افزايش مي دهد! اين نرم افزار همچنين با جستجو در بين سايت هاي مشابه (Mirror) پرسرعت ترين سايت را براي استفاده بهينه از Dial-up يا اتصالات با پهناي باند بالا پيدا مي کند.
قابليت نمايش فايل (مخصوصاً فيلم) تا هر جايي که دانلود شده از ويژگي هاي خاص اين نرم افزار است. همچنين از اين برنامه مي توان به عنوان يک ابزار براي آپلود اطلاعات نيز استفاده نمود در حقيقت اين نرم افزار علاوه بر آنکه يک مدير دانلود خوبي است يک مدير آپلود خوب نيز مي باشد!
قابليت هاي کليدي نرم افزار Download Accelerator Plus 8.6.5.0 Premium:
– سازگاري كامل با مرورگرهاي Netscape, Internet Explorer, Opera و Mozilla/Firefox
– امكان زمان بندي فايل ها براي دانلود
– توانايي قطع اينترنت و يا خاموش كردن سيستم به صورت خودکار، پس از به پايان رسيدن دانلود ها
– امكان پخش فايل هاي صوتي و تصويري در هنگام دانلود (تا مقداري كه دانلود شده)
– امكان مشاهده محتويات فايلهاي فشرده شده (ZIP) در هنگام دانلود
– افزايش سرعت دانلود فايل از اينترنت
– امكان محدود كردن پهناي باند براي دانلود (مثلاً فرض كنيد قصد داريد تا ضمن كار با اينترنت اقدام به دانلود فايل نيز كنيد به صورتي كه سرعت شما آن چنان پايين نيايد و همانطور كه مشغول گشت و گذار در اينترنت هستيد، در پس زمينه فايل شما نيز دانلود شود)
– داراي بخشي جانبي با نام FTP، كه به شما اين قابليت را خواهد داد تا به FTP سايت خود نيز دسترسي داشته باشيد و فايل هاي خود را دانلود يا آپلود كنيد
– ارائه توضيحات كاملي در مورد فايل هاي دانلود شده
– قابليت انتخاب پوسته هاي مختلف
– مديريت پسورد هاي سايت ها و ديگر اطلاعات به صورت نامحدود
– به همراه ابزار File Shredder براي حذف اطلاعات بدون قابليت بازيابي آن ها
– پشتيباني از تمامي نسخه هاي ويندوز (حتي ويندوز ويستا)
– و …
دانلود با حجم ?? مگابايت
پسورد فايل : http://www.kamyabonline.com
دریافت 3645 کانال تلویزیونی با Online TV 6.3.37
با آمدن خطوط اينترنتي DSL Broadband (پهن باند) ، WiMax و… که از سرعت فوق العاده ي براي تبادل اطلاعات برخوردارند رفته رفته تکنولورژي هاي جديد مانند تلويزيون اينترنتي جايگزين تلويزيون هاي سابق مي شوند و زماني مي بينيم که جهان الکترونيکي شده ! کسي براي کار ، رفتن به خريد و بسياري از کارهاي روزمره ي ديگر به بيرون از خانه يا محل کار پا نمي گذارد و تکنولورژي انسان ها را تنبل به بار مي آورد ولي باز هم با آمدن تلويزيون آنلاين بسياري معتقدند که اين سيستم نمي تواند جاي تلويزيون معمولي را بگيرد!
Online TV 6.3.37 نرم افزار ديگري براي مشاهده ي کانال هاي Television از طريق اينترنت مي باشد. اين نرم افزار قادر به نمايش بيش از 3645 کانال تلويزيوني به صورت آنلاين بوده و علاوه بر آن مي توانيد با اين نرم افزار به 1250 کانال راديويي گوش فرا دهيد . همچنين Online TV 6.3.37 با دو نرم افزار محبوب Windows Media Player و Real Player سازگاري کامل داشته و به صورت رايگان عرضه مي شود.
دانلود با حجم ?.? مگابايت
پسورد فايل : http://www.kamyabonline.com
پاک کردن کامل نرم افزار ها با Ashampoo UnInstaller 3.00
محافظت از هارد دیسک با Hard Drive Inspector Pro v2.80 Build 464
Hard Drive Inspector برنامه اي قدرتمند که مي تواند از هارد ديسک و اطلاعات مهم شما حفاظت کند البته حفاظت نه به آن معني که از دست هکران يا افراد سودجو مخفي کند بلکه جلوگيري مي کند از ايجاد مشکل براي هارد ديسک شما و همچنين قبل از اينکه هارد ديسک دچار مشکلي شود آن را به شما گذارش مي دهد که از اطلاعاتان نسخه پشتيبان تهيه کنيد يا در صورت امکان به تعمير آن بپردازد تا داده ها و اطلاعات از بين نروند.
Hard Drive Inspector از تکنولوژي S.M.A.R.T. براي اين کار استفاده مي کند و داراي ظاهري زيبا و کار کردي آسان مي باشد و بر روي ويندوزهاي: Windows 2000/XP/2003/Vista به خوبي کار مي کند.
دانلود با حجم ?.? مگابايت
پسورد فايل : http://www.kamyabonline.com
رايت آسان سي دي و دي وي دي با Fireman CDDVD Burner 3.0.0.2
رایت آسان سی دی و دی وی دی با Fireman CDDVD Burner 3.0.0.2
نرم افزارهاي زيادي براي رايت CD و DVD وجود دارند ولي حجم اکثر آنها بسيار زياد است و آنهايي هم که از حجم کمي برخوردارند عمدتا به درد نمي خورند که داراي رابط کاربري پيچيده اي هستند! نرم افزاري را که معرفي مي کنم هم از حجم کمي (نسبت به Nero و…) برخوردار است و هم کار با آن بسيار ساده مي باشد.
Fireman CDDVD Burner 3.0.0.2 نرم افزاري ساده و در عين حال قدرتمند و داراي ابزار متنوعي جهت ايجاد ، نمايش و رايت CD و DVD مي باشد با اين نرم افزار به راحتي مي توانيد سي دي و دي وي دي هاي Data ، سي دي صوتي ، MP3 ، دسک تصويري VCD و DVD و حتي ايميج هاي ISO (ذخيره ي تمامي اطلاعات موجود در CD و DVD به همان صورتي که هستند در هارد ديسک) ايجاد کنيد!
از ويژگي هاي نرم افزار Fireman CDDVD Burner 3.0.0.2 مي توان به موارد زير اشاره کرد :
– رايت انواع CD و DVD از قبيل Audio CD ، Video CD ، DVD Video ، Data Disk ، ISO Image
– ايجاد سي دي و دي وي دي هاي بوت (Bootable Disk)
– حجم کم نسبت به نرم افزارهاي مشابه و محيط کاربري ساده
– شامل ابزاري براي ايجاد ويديوهاي شيک و مطابق با سليقه ي کاربر و رايت آنها روي DVD
– شامل ابزاري براي پخش انواع فايل هاي تصويري
– اجراي DVD هاي ايجاد شده توسط اين نرم افزار بر روي DVD Player هاي خانگي
– و …
دانلود با حجم ?? مگابايت
پسورد فايل : http://www.kamyabonline.com
دريافت 3645 کانال تلويزيوني با Online TV 6.3.37
دانلود همه 8 فرهنگ لغت بصورت یکجا (حدود 35 مگابایت)
Microsoft Windows Server 2008 x86 WorkStation Edition
ويندوز سرور 2008 با لينک مستقيم براي دانلود با حجم 700 مگ ( البته لينکهاي مستقيم تا 15 الي 20 روز بيشتر فعال نيست )
http://s7.eu.rapidbaz.com/get/2722958/-msws2008.x86.WorkStation.Edition-iND_by_PreDDL.com.part1.rar
http://s7.eu.rapidbaz.com/get/2723128/-msws2008.x86.WorkStation.Edition-iND_by_PreDDL.com.part2.rar
http://s7.eu.rapidbaz.com/get/2723145/-msws2008.x86.WorkStation.Edition-iND_by_PreDDL.com.part3.rar
http://s7.eu.rapidbaz.com/get/2723162/-msws2008.x86.WorkStation.Edition-iND_by_PreDDL.com.part4.rar
http://s7.eu.rapidbaz.com/get/2723179/-msws2008.x86.WorkStation.Edition-iND_by_PreDDL.com.part5.rar
http://s7.eu.rapidbaz.com/get/2723196/-msws2008.x86.WorkStation.Edition-iND_by_PreDDL.com.part6.rar
http://s7.eu.rapidbaz.com/get/2723213/-msws2008.x86.WorkStation.Edition-iND_by_PreDDL.com.part7.rar
پسورد : http://www.cmesle.com
اينم براي موقعي که بالاي کار نکرد
http://rapidshare.com/files/97715037/-msws2008.x86.WorkStation.Edition-iND_by_PreDDL.com.part2.rar
http://rapidshare.com/files/97726447/-msws2008.x86.WorkStation.Edition-iND_by_PreDDL.com.part3.rar
http://rapidshare.com/files/97733195/-msws2008.x86.WorkStation.Edition-iND_by_PreDDL.com.part4.rar
http://rapidshare.com/files/97742910/-msws2008.x86.WorkStation.Edition-iND_by_PreDDL.com.part5.rar
http://rapidshare.com/files/97736763/-msws2008.x86.WorkStation.Edition-iND_by_PreDDL.com.part6.rar
http://rapidshare.com/files/97739893/-msws2008.x86.WorkStation.Edition-iND_by_PreDDL.com.part7.rar
محافظت از هارد ديسک با Hard Drive Inspector Pro v2.80 Build 464
چه کسی دوربین تلفن همراه را اختراع کرد؟
خلاصه مطلب: در اواسط سال 1996 در منلو پارك كاليفرنيا شركت Ricoh Corporation اولين سيستم بيسيم را براي ارسال عكس از دوربين ديجيتالي و تلفن همراه به رايانه شبكه اي در اينترنت طراحي كرد.
ايده تلفن همراه دوربين دار به فيليپ كاهن مدير اجرايي شركت توليد كننده نرم افزار بورلند واقع در تگزاس نسبت داده ميشود.
اين ايده زماني به ذهن وي رسيد كه بي صبرانه منتظر به دنيا آمدن دخترش بود. در حالي كه يك دوربين و يك تلفن همراه در دست داشت در اين انديشه بود كه كاش ميتوانست اين دو دستگاه را با يكديگر تركيب كند تا تجربه خود را با ساير افراد فاميل شريك شود و عكسها را از طريق تلفن همراه براي آنها نيز ارسال كند.
در اواسط سال 1996 در منلو پارك كاليفرنيا شركت Ricoh Corporation اولين سيستم بيسيم را براي ارسال عكس از دوربين ديجيتالي و تلفن همراه به رايانه شبكه اي در اينترنت طراحي كرد.
يك سال بعد در كاليفرنيا در 11 ژوئن 1997 فيليپ كاهن Philippe Kahn اولين تلفن همراه دوربين دار كامل شده را كه شخصا ساخته بود به نمايش عموميدرآورد.
اين گوشي در آن زمان تصاوير گرفته شده را با بيش از 200 هزار نفر در سراسر جهان به اشتراك ميگذاشت. كاهن با شركت ژاپني J-Phone شريك شد و شركت شارپ اولين گوشي دوربين دارا با نام40 J-SH را به طور تجاري توليد و به بازار عرضه كرد.
اولين راهاندازي تجاري گوشيهاي دوربين دار در آمريكاي شمالي در سال 2002 اتفاق افتاد و اپراتور اسپرينت بيش از يك ميليون گوشي دوربين دار ساخت Sanyo را ارايه داد.
گوشيهاي دوربين دار مانند اغلب تكنولوژيهاي همراه در مدت زمان كوتاهي راه بلندي را پيموده است.
در طول 15سال گذشته والدين از اين اختراع كاهن براي گرفتن عكس از نوزادان، كودكان نوپا، دوقلوها و نوجوانان خود استفاده كرده اند.
راحتي و دسترسي تلفن همراه دوربيندار دو جنبه مختلف دارد كه يكي استفاده از آن براي عكسبرداري يا فيلمبرداريهاي غير اخلاقي و جنبه ديگر استفاده مفيد از اين دستگاه ميباشد.
امروزه به سختي ميتوان تلفن همراهي جديدي را پيدا كرد كه حداقل از يك دوربين معمولي برخوردار نباشد.
سازندگان تلفن همراه اكنون كاربردهاي بلاگ عكس (بارگذاري عكس در اينترنت)، كابل USB براي انتقال عكس به رايانه و نوت بوك و قابليت ارتباط با پرينتر از طريق USB را نيز در گوشيها تعبيه كرده اند.
با وجود مدلهاي مختلف گوشيهاي داراي دوربين همه ميتوانند عكاسي كنند، فقط به كاربر بستگي دارد كه از دوربين گوشي چه نوع استفاده اي ميكند.
منبع: جام جم
از Nero چه میدانید؟
شايد نام نرمافزار Nero براي بسياري از شما آشنا باشد اما آيا با تمام امکانات و قابليتهاي اين نرمافزار آشنا هستيد؟ نرمافزار Nero مشهورترين و ميتوان گفت جزو يکي از قدرتمندترين برنامههاي رايت سيدي و ديويدي است که از سالها پيش تاکنون همراه با سيدي رايترها و ديويدي رايترهاي موجود در بازار به صورت رايگان در اختيار کاربران قرار گرفته و تمام کساني که از سيدي رايتر يا ديويدي رايتر استفاده ميکنند مطمئنا براي يک بار هم که شده از اين نرمافزار قدرتمند استفاده کردهاند.
اين بار ميخواهيم کمي حرفهايتر به اين نرمافزار به ظاهر ساده نگاه کنيم و به امکاناتي در آن اشاره کنيم که شايد تا به حال مورد نياز هر يک از شما کاربران بوده است اما بدليل عدم آشنايي کامل با نرمافزار Nero به دنبال نرمافزارهاي ديگري براي رفع نيازهاي خود بودهايد.براي ادامه، به ادامه ي مطلب برويد…
از Nero چه ميدانيد؟
برخي از کارهاي قابل انجام توسط ابزارهاي موجود در اين نرمافزار عبارتند از:
ساخت و ويرايش
ويدئو: از تعطيلات آخر هفته يا مراسم جشن خود فيلمبرداري کردهايد؟ ميخواهيد اين فيلم را بر روي سيدي يا ديويدي رايت کنيد؟ به دنبال نرمافزارهاي تبديل فيلم به فيلمهاي قابل پخش در دستگاه ويدئو سيدي هستيد؟ ميخواهيد فيلم خود را ميکس کنيد سپس اقدام به رايت آن کنيد؟ نرمافزار Nero با دارا بودن ابزار ميکس و تبديل فيلم قادر است به راحتي فيلم شما را در کمترين زمان ممکن برايتان ميکس و مونتاژ کند افزودن تکه فيلمها و منوها، افزايش کيفيت فيلم، ايجاد گالري عکس از تصاوير به همراه موزيک زمينه و… از جمله قابليتهايي است که اين ابزار در اختيار شما قرار ميدهند.
صوت: عاشق موزيک هستيد و موزيکهاي مورد علاقه خود را هميشه همراه خود داريد؟ موزيکهاي مورد علاقه خود را به فورمت MP3 تبديل ميکنيد و به آنها گوش ميدهيد؟ به ميکس صداها علاقه داريد و از ميکس کردن موزيکها با يکديگر لذت ميبريد؟ با ابزارهاي حرفهاي ميکس صدا در نرمافزار Nero ميتوانيد علاوه بر عمليات تبديل فورمتهاي صوتي به يکديگر به ويرايش و ايجاد فايلهاي صوتي نيز بپردازيد. بهبود کيفيت موزيک فيلمها و ايجاد صداهاي surround نيز از ديگر قابليتهاي اين ابزار است.
عکس: از تولد فرزند خود عکس گرفتهايد؟ مجموعه عکسهاي بسيار زيادي از سالهاي زندگي خود در اختيار داريد و ميخواهيد همه آنها را يکجا مشاهده کنيد؟ Nero ميتواند علاوه بر در اختيار گذاشتن ابزارهاي مورد نياز براي مشاهده و مديريت تصاوير بر روي رايانه اين امکان را به شما بدهد تا عکسهاي خود را با کيفيت بسيار عالي و با سرعت فوقالعاده زيادي همراه با افکتهاي جذاب و موزيک زمينه به فايلهاي تصويري قابل پخش در تلويزيون تبديل کنيد و بدون نياز به رايانه همراه با خانواده خود به مشاهده آنها بپردازيد.
تصويري از نرمافزار nero
تبديل
کيفيت بالا: فيلمهاي خود را با کيفيت HD فيلمبرداري کردهايد اما دستگاه رايت ديسکهاي Blu-ray نداريد؟ با استفاده از Nero ميتوانيد به راحتي فايل مورد نظر خود را به فورمت AVCHD تبديل کرده و بدون افت کيفيت آن را فشرده نماييد. حالا فيلم شما در يک ديويدي معمولي قابل رايت کردن است و توسط دستگاههاي Disc Player Blu-ray يا Play Station R3 قابل مشاهده است.
تبديل فيلم: تبديل فيلمها به فورمتهاي قابل پخش در ipod يا PSP يکي از مهمترين نيازهايي است که امروزه کاربران بدنبال رفع آن هستند. Nero در اين مورد نيز ميتواند راهکارهاي مناسب با روش کار آسان و سريع را در اختيار شما قرار داده و علاوه بر تبديل فيلمهاي مورد نظر شما به اينگونه فرمتها اين امکان را در اختيار شما قرار دهد تا بتوانيد فيلمهاي ديويدي خود را نيز فشرده کرده و بر روي سيدي يا حافظههاي فلش ذخيره کنيد.
سينماي خانگي: تبديل اتاق حال به يک مرکز موسيقي و لذت بردن از موزيک ها و نمايشها در تمام اتاقهاي منزل، ضبط برنامههاي تلويزيوني و مشاهده آنها در زمانهاي دلخواه و همچنين مشخص نمودن يک ليست از موزيکهاي مورد نظر براي پخش به صورت متوالي در ساعتهاي طولاني از جمله امکاناتي است که ابزارهاي Home Entertainment در اين نرمافزار در اختيار شما قرار ميدهند.
توليد و کپي
توليد انواع سيدي و ديويدي با کيفيتهاي مختلف و در فوريتهاي مختلف از ديگر امکاناتي است که اين نرمافزار در اختيار شما قرار ميدهد که ميتواند بطور کامل تمام نيازهاي شما در اين زمينه را رفع کند انجام عمليات کپي در ويندوز ويستا تنها با يک کليک، رمزگذاري بر روي سيديهاي ايجاد شده و همچنين دارا بودن تکنولوژي حفاظت از اطلاعات در اين نرمافزار از جمله ويژگيهاي منحصر بفرد موجود در نسخه 8 اين برنامه قدرتمند است.
پشتيبانگيري
ديگر نگران گم شدن اطلاعات خود نباشيد با تکنولوژي Secur Disc در اين نرمافزار ميتوانيد از فايلها، درايوها و حتي کل سيستم خود يک نسخه پشتيبان تهيه کرده و در مواقع لزوم از آنها استفاده کنيد. پشتيبانگيري بر روي حافظههاي جانبي و سرورهاي FTP. ايجاد سيديهاي راه انداز و انجام عمليات پشتيبان گيري به صورت خودکار از ديگر قابليتها اين ابزار است.
اگر اين مقاله را بطور کامل مطالعه کردهايد ميتوان گفت تا حدي با برخي از امکانات جانبي نرمافزار قدرتمند Nero آشنا شدهايد. اگر علاقه داريد به صورت کاملتر و عملي با مهمترين اين امکانات آشنا شده و از آنها استفاده کنيد منتظر مقالات ما در اين زمينه باشيد.
منبع: هفته نامه کلي
اس ام اس 1387 2008 خفن
ميدوني نبات با لبات چيه نبات 4 حرف داره ولي لبات حرف نداره.
ديشب رخ قشنگت در ماه ديده بودند گويا فضانوردان در ماه ريده بودند
لطفا گوشي خود را خاموش کنيد مي خواهيم مخابرات را بشوييم
اين سيب بهترين سيب شکل سيب سر سيب کار سيب گذاشتن سيب يه سيب آدم سيب دوست داشتنيه سيب.(چيزي نفهميدي سيب را حذف کن از اول بخون)
بيا مثل دو کبوتر بريم بالاي درخت تو تخم بزار من هم گوجه بخرم املت بپزيم.
چه کسی دوربین تلفن همراه را اختراع کرد؟
خلاصه مطلب: در اواسط سال 1996 در منلو پارك كاليفرنيا شركت Ricoh Corporation اولين سيستم بيسيم را براي ارسال عكس از دوربين ديجيتالي و تلفن همراه به رايانه شبكه اي در اينترنت طراحي كرد.
<**ادامه مطلب…**>
ايده تلفن همراه دوربين دار به فيليپ كاهن مدير اجرايي شركت توليد كننده نرم افزار بورلند واقع در تگزاس نسبت داده ميشود.
اين ايده زماني به ذهن وي رسيد كه بي صبرانه منتظر به دنيا آمدن دخترش بود. در حالي كه يك دوربين و يك تلفن همراه در دست داشت در اين انديشه بود كه كاش ميتوانست اين دو دستگاه را با يكديگر تركيب كند تا تجربه خود را با ساير افراد فاميل شريك شود و عكسها را از طريق تلفن همراه براي آنها نيز ارسال كند.
در اواسط سال 1996 در منلو پارك كاليفرنيا شركت Ricoh Corporation اولين سيستم بيسيم را براي ارسال عكس از دوربين ديجيتالي و تلفن همراه به رايانه شبكه اي در اينترنت طراحي كرد.
يك سال بعد در كاليفرنيا در 11 ژوئن 1997 فيليپ كاهن Philippe Kahn اولين تلفن همراه دوربين دار كامل شده را كه شخصا ساخته بود به نمايش عموميدرآورد.
اين گوشي در آن زمان تصاوير گرفته شده را با بيش از 200 هزار نفر در سراسر جهان به اشتراك ميگذاشت. كاهن با شركت ژاپني J-Phone شريك شد و شركت شارپ اولين گوشي دوربين دارا با نام40 J-SH را به طور تجاري توليد و به بازار عرضه كرد.
اولين راهاندازي تجاري گوشيهاي دوربين دار در آمريكاي شمالي در سال 2002 اتفاق افتاد و اپراتور اسپرينت بيش از يك ميليون گوشي دوربين دار ساخت Sanyo را ارايه داد.
گوشيهاي دوربين دار مانند اغلب تكنولوژيهاي همراه در مدت زمان كوتاهي راه بلندي را پيموده است.
در طول 15سال گذشته والدين از اين اختراع كاهن براي گرفتن عكس از نوزادان، كودكان نوپا، دوقلوها و نوجوانان خود استفاده كرده اند.
راحتي و دسترسي تلفن همراه دوربيندار دو جنبه مختلف دارد كه يكي استفاده از آن براي عكسبرداري يا فيلمبرداريهاي غير اخلاقي و جنبه ديگر استفاده مفيد از اين دستگاه ميباشد.
امروزه به سختي ميتوان تلفن همراهي جديدي را پيدا كرد كه حداقل از يك دوربين معمولي برخوردار نباشد.
سازندگان تلفن همراه اكنون كاربردهاي بلاگ عكس (بارگذاري عكس در اينترنت)، كابل USB براي انتقال عكس به رايانه و نوت بوك و قابليت ارتباط با پرينتر از طريق USB را نيز در گوشيها تعبيه كرده اند.
با وجود مدلهاي مختلف گوشيهاي داراي دوربين همه ميتوانند عكاسي كنند، فقط به كاربر بستگي دارد كه از دوربين گوشي چه نوع استفاده اي ميكند.
دکتر علی شریعتی
سخنان دکتر علی شریعتی در مورد تاریخ و تمدن
: …ریشه اصلی کار من تمدن است و همواره تمدن ها و آثار بزرگ بشری را بزرگترین افتخار بشر می دانستم و به هر کشوری که می رفتم بلافاصله به سراغ یکی از آثار و شاهکارهای عظیم تمدن گذشته اش می رفتم ؛تا بدانم و ببینم و بشناسم که این قوم چه اثری را خلق کرده است چه شاهکار هایی را آفریده است در این میان وقتی به معبد دلفی رفتم سرشاز ازهیجان شدم از این زیبایی و عظمت و شگفتی کار . در اروپا موزه هنر و معماری جهان و معبدهای بزرگ و پر شکوه و قصرهای عظیم .
در خاور دور (چین ، کامبوج ، ویتنام) کوههای عظیمی هست که انسان تمام این کوهها را یک پارچه تراشیده است با دست و انگشت و اعصاب خود ؛ و آن را به صورت یک معبد درآورده برای خدایان و برای نمایندگان خدا در زمین ، روحانیون رسمی مذهب … اینها بزرگترین میراث عزیز بشریت بود در نظر من و اما …و اما آن سال آخر تابستان به مصر رفتم مثل هر کس و پیش و بیش از هر کس شیفته بودم تا پیش از هر چیز اهرام سه گانه مصر را ببینم …رفتم …و بسیار خوشحال که چنین موفقیت بزرگی را بدست آمورده ام ؛ راهنما من «جل» راه افتاد و من دنبالش… به من شرح میداد که این اهرام چگونه ساخته شده اند .
هشتاد میلیون (80،000،000) قطعه سنگ را از اسوان (همان جایی که امروز سد معروف اسوان را ساختند) بردگان به قاهره آوردند ، فاصله بین قاهره و اسوان 980کیلومتر میباشد و 9 هرم ساختند که 6 تای آنها کوچک و 3 تا بزرگ میباشد ، که همه میدانیم و می شناسیم و عکسش را دیده ایم .این هشتاد میلیون قطعه را بردگان از اسوان یعنی 980کیلومتری به این نقطه حمل کردند و روی هم چیدند تا در زیر این اهرام جسد مومیایی شده فرعون را دفن کنند همین ! ! !
در خود ان دخمه ، مخزن اصلی که اتاق است تمام این اتاق بزرگ از 5 قطعه سنگ ساخته شده است ، یک قطعه سنگ یکپارچه سقف و چهار قطعه سنگ یکپارچه دیگر چهار دیوار اتاق را تشکیل می دهد و سنگ سقف برای اینکه ارزش قطر و وزنش را بدانیم کافیست بدانیم که چندین میلیون سنگ قطعه سنگ بزرگ نا نوک اهرام روی همین سقف چیده شدند و این سقف پنج هزار سال است (2886ق.م زمان اولین هرم مصر باستان که هرم خوفو نام دارد ) که این وزن را تحمل می کند .
دچار شگفتی شدم از این همه کار ، از این شاهکار عظیم ، از این عظمت اهرام مصر و براستی عظیم است… .
در ضمن از راهنما پرسیدم:در ان گوشه به فاصله 200 تا 400 متر قطعه های سنگی هست انها چیست؟
راهنما گفت که انها چیزی نیست انها سنگ هستن و مهم نیست!
گفتم: خب اینها هم سنگ هستن می خواهم ببینم!
گفت:انها دخمه هایی هستند که چند کیلومتر درون زمین کنده شده اند!
گفتم : چرا؟
گفت:برای اینکه روزی 30،000 هزار برده اینجا کار می کرده و بسیاری از آنان زیر فشار این حمل سنگها می مردند.
اما نظام بردگی که به قول شما باعث شده است اهرم و چرخ ایجاد نشود به این دلیل که احتیاجی نبود، بارهای سنگین را بردگان می کشیدند و نگاه داری بردگان از حیوانات ارزانتر تمام میشد… .
هر وقت که بردگان در زیر بار حمل این سنگ ها میمردند (اشک های استاد جاری می شود) به سادگی و ارزانی میشد دسته دیگری از مردمان را جانشین مردگان کرد… .
بنابراین دیگر نیازی به اختراع اهرم و چرخ نشد؛ در ان تمدن که آوازه اش در دنیا پیچیده است
( مصر باستان = Ejipt Old)( تاریخ مصر = Ejipt History)(تمدن مصر = Ejipt Civilization) .
گفتم میخواهم بروم انجا ! راهنما به من گفت : جایی دیدنی نیست، سنگ هاییست به هم ریخته و بعد هم دخمه ایست که جنازه های صدها هزار برده را توی این دخمه میریختند و فرعون دستور داده بود که این دخمه نزدیک همین اهرام باشد، کهخ همان طور که زنده ی اینها ، در زندگی نگاهبان خانه ها و قصرهای ما بوده همان طور نیز ارواح آنان نیز در پیرامون گورهای ما نگهبان شکوه و عظمت ما باشد. .
به راهنما گفتم: تو برو دیگر نمیخواهد انجا بیایی، کمک نمیخواهم و رفتم کنار همین دخمه ها و انجا نشستم و دیدم چه رابطه خویشاوندی نزدیکی میان من و این کسانی که در این دخمه مدفونند هست ما از نژاد هم هستیم…ما از نژاد هم هستیم…درست که من از یک سرزمین دور آمده ام و اینها برای نژاد و سرزمین دیگری است ولی این تقسیم بندیهای پلیدیست تا انسان ها را قطعه قطعه کنند وخویشاوندها را بیگانه کنند و بیگانگان را خویشاوند و من از این سلسله هستم و بعد… از کنار ان دخمه نگاه کردم به این اهرام عظیم ، دیدم چه قدر عظمت ، و من چقدر باشکوه و جلال این اهرام بیگانه هستم …و نه… دیدم من چه قدر نسبت به این هنر و تمدن اهرام کینه به دل دارم و بعد دیدم که همه ی ان آثار عظیم بشری که در طول تاریخ تمدن ها را ساخته اند همه بر روی استخوان های برادران من ساخته شده است. .
دیوار چین ،دیدم خویشاوندان من نیز در دیوار چین مدفون شده اند انجا که بردگان باید کار میکردند و هر برده ای که نمی توانست بار سنگین این سنگها را بکشد بلافاصله فرمان می آمد، برای جنازه او که در جلد این دیوار بگذارند و رویش را ماله کنند و این چنین دیوار عظیم چین ساخته شد و همه تمدن ها و همه دیوارها و بناهای عظیم بشری… .
« و دیدم که تمدن یعنی دشنام ،یعنی کینه ، یعنی نفرت ، یعنی آثار ستم هزاران سال برگرده و کشته اجداد من…» .
انجا نشستم ، نشستم مثل اینکه همه کسانی که در اینجا و در این دخمه ریخته شده اند برادر من اند ،برگشتم و رفتم به اتافم در هتل انجا نشستم و نامه ای به یکی از برادرانم نوشتم. او پنج هزار سال پیش در اینجا مرد و من خواستم تا گزارش این پنج هزار سال اخیر (3000 ق.م) را که دیگر او ندید و ندیده و نبوده را برا شریعتی میگه :خراب ما تحمل می کرد و اگر پیروز می شدیم افتخار و قدرت نصیب کسانی می شد که ما هرگز و هیچ گاه در فخر و غنیمتش سهیم نبودیم ، اما ناگهان برادر! یک تحول بزرگ بعد از رفتن تو پدید آمد و فرعون ها ، قدرتمندان و زورمندان تاریخ تغییر تفکر دادند و ما خوشحال شدیم انها معتقد بودند که روحشان جاوید است و همواره پیرامون قبرهایشان می چرخد و اگر جسد همواره سالم بماند روح ارتباطش را با جسد حفظ می کند و برای این عقیده بود که ماها و شما را مجبور می کردند تا برای گورشان این بناهای عظیم و قاتل را بنا کنیم اما روشن فکر شدند و به این مرگ نه اندیشیدند و ان عقیده ی کهنه را رها کردند و ما مژده ی بزرگی را احساس کردیم .
اما … اما برادر این شادی دیرپا و زود گذری بود ، زیرا بعد از رفتن تو باز هم به دهات ما ریختند و باز ما را آوردند و باز ما بر روی شانه هامیان و پشتمان سنگهای عظیم و ستون های عظیم بنا کردیم و حمل کردیم اما نه برای گور هایشان زیرا که دیگر به گورهایشان اهمیت نمی دادند بلکه برای قصرها شان کار می کردیم . . . ”
و بعد قصرهای عظیم بر روی زمین بنا کردیم و در زیر این قصرها همچون تو هر نسل میمردیم و پاداش این مرگ باز دخمه ای نزدیک این بناها و مدفون شدن بود. .
برادر یک مژده بزرگ دیگر فراهم آمد ؛ پیامبران بزرگ بر روی زمین برخاستند اینان از جانب خدایان می آمدند ، زرتشت بزرگ ، مانی بزرگ ، بودا بزرگ ، کنفسیوس حکیم ، اکسوی عمیق. .
برای نجات ما روززنه ای باز شد ،خدایان برای نجات بردگان و ذلت ما دست به کار شدند و فرستادگانی فرستاده بودند تا ایمان را پرستش وجانشین ستمگری و بردگی کنند … اما … اما برادر دیدم اینها بی استثنا و بی درنگ تا مبعوث می شدند از خانه ی مبعوث شان فرود میآمدند ، بی آنکه به ما اعتنایی بکنند و نامی و یادی و خطابی به ما کنند راهی کاخی می شدند و قصری …کنفسیوس حکیم او همه سخن درباره جامعه و انسان گفت و ما باور کردیم دیدیم، تا آخر به وزارت لویی رسید و نظیر شاهزادگان چین شد و بودا که خود شاهزاده ی بنارس بود ، از همه ما برید ! و در درون خود برای رفتن به میروانا که نمی دانم کجاست و یافته های بزرگ آفرید و اندیشه های بزرگ آفرید و زرتشت در آذربایجان مبعوث شد اما بی آنکه با ما سخن بگوید راهی بلخ شد و به دربار گشتاسب رفت . مانی آمد علیه زرتشت و ما شاد شدیم که این فرستاده ایست برای نجات ما … علیه ظلمت برآشفته است مگر نه ما نیازمند نوریم و مگر نه از ظلمت رنج میبریم … اما … دیدم کتاب آسمانی خود را به شاپور پادشاه ساسانی تقدیم کرد و برای تاجگذاری شاپور خطبه خوانده و بعد افتخار می کند که من کنار شاپور گشتم و بعد اعلام کرد هر کس شکست بخورد از ذات ظلمت است و هر کس پیروز شود از ذات نور است ؛ و بعد برادر! تو قربانی این بناهای عظیم بر گور شدی و من قربانی ساختن این قصرهای عظیم بر گور شدم… اما .. اما … نه ناگهان دیدم در کنار فرعون ها و قارون ها که ما را به بردگی می خریدند و به زور به کار می کشیدند … یک طبقه دیگر نیز بوجود آمد بنام جانشینان این پیامبران و روحانیون رسمی ، از فلسطین گرفته تا ایران ، تا مصر ، تا چین و تا هر جا که جامعه و تمدنی است بعد در کنار این اهرام و در کنار این قصرها ی بزرگ ما باید سنگ کشی می کردیم برای معبدهای پر شکوه … و بعد نمایندگان خدا و جانشینان این پیامبران ما را دست بندی دیگر زدند و به نام ذکات غارتی دیگر کردند و به نام جهاد در راه دین باز به جنگ های تازه فرستادند تا جایی که مجبورمان می کردند که در برابر این خدایان ، در کنار این بت ها کودکان خودمان را قربانی می کنیم و نمی دانی برادر که همه معبدها مملو از خون فرزندان معصوم ماست و ما هزاران سال بدبخت تر از تو و سرنوشت تو گور ساختیم و قصر ساختیم و معبد ساختیم و خدایان در کنار فرعون ها و قارون ها و نمایندگانی از او ، باز به جان ما افتادند، سه پنجم همه املاک ایران ( ایران باستان ) را معبدان خداوند و اهورا از ما گرفتند و ما برای انها رعیت هستیم ؛ چهار پنجم همه زمین های سرانک را کشیشان خداوند از ما گرفتند و ما برای معبد ها بیگاری می کردیم و همه و همه ان کاخ های عظیم روم و معبدهای بزرگ چین را… همه را ساختیم و مردیم و پیروزی از آن معبدان بود ، کشیشان و روحانیون و ادیان و باز فرعون ها وباز همچنان گاری ها. .
و من هزاران سال پس از تو این چنین زیستم و مرگ همه برادرانم و همه نژاد هایم را دیدم ، احساس کردم که خدایان نیز با بردگان دشمن هستند و احساس کردم که دین نیز بند دیگریست برای بردگی ما و احساس کردم که معبدان ، کشیشان و روحانیون ادیان نیز ابزار دیگری برای تحکیم این قصرها و گور ها هستند و توجیه این نظام .
و بعد معتقد شدم برادر، اساسا همچنان که حکیمان می گویند ، دانشمندان بزرگ که بیشتر از ما می فهمند ، می گویند ، مردانی همچون ارسطو ( یونان باستان ) که می گوید : برخی برای آقایی به این دنیا آمده اند و برخی برای بردگی … ، و من یقین کردم که ما برای بردگی به دنیا آمده ایم و جز این سرنوشتی نداریم و یقین کردم که سرنوشت مقدرمان بار کشی و ستم کشی و خوردن شلاق و تحقیر و نجس تلقی شدن و بردگیست و جز این در جهان سرنوشتی نداریم . اما … .
اما برادر ناگهان خبر یافتیم که مردی از کوه سرازیر شده است و در پیرامون یک معبد فریاد زده است که من از جانب خدا آمده ام ؛ و من باز بر خودم لرزیدم که باز فریبی تازه برای ستمی تازه تر … اما زبان که به سخن گشود ، برای من باور کردنی نبود ، می گفت من از جانب خدا آمده ام ، می گفت خدای من اراده کرده است تا بر همه بردگان و فقیران زمین منت بگذارد که آنها را پیشوایان جهان و وارثان زمین قرار دهد ، عجبا … چگونه است خدا برای نخستین بار با بردگان و بیچارگان سخن می گوید و به آنها مژده نجات می دهد و نوید رهبری جهان و وراثت بر زمین؟
اما باز باور نکردم ، گفتم او نیز همچون پیامبران دیگر در ایران و چین و هند ، شاهزاده ایست که به نبوت مبعوث شده است تا با قدرت مندی هم پیمان شود و قدرتی تازه بیافریند … اما … گفتند نه …. او نیز مرد یتیمی بوده است و همه مردم او را می دیدیند که در قرارید پشت همین کوه برای مردم این شهر ، گوسفند چرا می کرده است …
عجبا … (سکوت مطلق) … چگونه است که خداوند فرستاده خویش را از میان چوپانان برگزیده است ؟ و گفتند او آخرین حلقه سلسله ایست که در آن سلسله اجدادش همه چوپان بوده اند ؛ بر خود لرزیدم که برای نخستین بار از میان ما پیامبری بر خواسته است ، برادر به او ایمان آوردم به خصوص از هنگامی که همه برادرانم را گرد او دیدم بلال برده ارزان قیمت بیگانه ای از حبشه ، سلمان برده آواره ای از ایران ، ابوذر فقیر درمانده ای از صحرا ،سالم غلامی کم توان ، اکنون در پیشوایان همه یاران او شده اند و سخن گوی رسمی این، ان بیگانه ارزان قیمت برده سیاه پوست است .
باور کردم برادر … باور کردم ، بخصوص وقتی دیدم که کاخی که او برای او ساخت ، چند اتاق از گل بود که خودش نیز همچون دیگران در گل کشیدن و خاک کشیدن کمک می کرد و بارگاه و تختی که برای خود ترتیب داد یک تکه چوب بود که رویش برگهای خرما انباشته بود … واین همه دستگاه او بود … و این همه فشاری بود که بر مردم برای ساختن خانه خودش وارد کرد و تا مرد هم چنین بود. امدم از ایران گریختم از نظام معبدان و گریختم از نظام تبار های بزرگ که ما را همواره برای جنگ ها و قدرت ها به بردگی میکشیدند ؛ آمدم به شهر او با دیگر بردگان و بی پناهان و آواردگان و با او زیستیم … او مرد … باز ناگهان دیدم برادر … باز معبد ها پر شکوه و عظیم بنا شد به نام او ، شمشیر های فرعون باز بر سر ما کشیده شد بر رویش آیات جهاد … ! و باز بیت المال ها سرشار از ثمره غارت ما و باز نمایندگان این مرد به روستاهای ما ریختند و باز جوان های ما را به بردگی روئسای قبایل خود بردند و مادر های ما را در بازار های دور فروختند و جوانان ما را برای جهاد در راه خدا کشتند و همه هستی ما را به نام ذکات غارت کردند … .
نا امید شدم برادر و چه می تونستم بکنم؟ قدرتی بر روی جهان آمد که در جامعه ی توحید ،باز همان بت ها پنهان شده بود و در معبد و محراب الله همه ان آتش های فریب برافروخته شده بود و باز همان چهره های فرعونی که قارونی که تو برادر (برادر دفن شده در دخمه نزدیک اهرام) خوب می شناسی و چهره های قدسین و دروغ ، هم دست و هم داستان قارون و فرعون به نام خلافت الله و خلافت رسول الله ، باز بر جان ما و بشریت ، تازیانه شرق نواختند ، باز ما به بردگی افتادیم تا مسجد بزرگ دمشق را بسازیم … باز مناره های عظیم … باز محراب های پر شکوه … باز قصرهای بزرگ در دمشق … کاخ سبز در بغداد ، دارالخلافه هزار و یک شب ها … باز ساختیم این بار به نام الله … به نام الله … باور کردیم که دیگر راهی نیست ، نجاتی نیست اما نمی دانیم چه بود ، نمیدانیم و نمی دانستم برادر که آیا در پیام ان مرد که باور کردم فریب خوردم؟ یا نه در این نظامی که اکنون در سیاه چالهای آن می پوشم و در این نظامی که همه برادران و همه هستی ما و سرنوشت ما باز غارت شده و باز قتل عام شده؟؟؟ .
نمی دانم دیگر هیچ راهی نبود ، به کجا برم؟ برگردم به معبدان خودم برادر؟ چگونه میتوانستم برگردم؟ این معبد هایی که همواره همدست و هم داستان قدرت ها و فریب ها بوده اند ، به رهبران و مدعیان آزادی ملیتم برگردم ؟ اینها همه کسانی بودند که در ابن حکومت جدید و انقلاب جدید ، قدرت های خانواده خودشان را در خراسان و در سیستان و در گرگان از دست دادند و اکنون برای بدست آوردن ان حکومت خانوادگی خودشان و بعد احیا نظام جاهلی شان با این ها می جنگیدند … به همین مسجد ها پناه ببرند ، می بینم چه فرقیست بین این مسجدها و ان معبد ها ؟ ناگهان دیدم برادر این شمشیر هایی که بر رویش جهاد و آیات جهاد کنده شده است و این معبد هایی که در اون سرود نیایش الله بلند شده است و این موذنه هایی که از آن اذان توحید گفته میشود و این چهره های مقدسی که به نام خلافت و امامت و ادامه سنت ان پیام آور در اینجا بر روی کاراند و ما را به بردگی و قتل عام گرفته ،و قبل از من برادر! یکی دیگر قربانی این شمشیر هاست ، یکی دیگر قربانی مظلوم این محراب هاست « علی » .
علی… برادر ، خویشاوند ان مرد پیام آور بود و در محراب همین عبادت الله کشته شد ، پیش از من برادر ، خانواده او پیش از خانواده من و پیش از خانواده برده ها و ستم دیده های تاریخ نابود شدند و خانه او پیش از خانه ما به نام سنت جهاد و ذکات غارت شد و « قرآن » برادر پیش از آن که وسیله ای شود برای باز هم چاپیدن من ، باز هم بیگاری و بردگی من بر سر نیزه شد و « علی » را شکست … عجب ! … این بود که برادر یافتم ، مردی را پیدا کردم بعد از پنج هزار سال که از خدا سخن می گوید اما نه برای خواجگان بلکه برای بردگان ؛ نیایش می کند برادر نه همچون بودا که به میروانا برسد و یا همچون راهبان مردم را بفریبد یا همچون پارسایان خود را به خدا برساند ؛
و می جنگد برادر! شمشیر پر آوازه اش از همه ان شمشیر هایی که تو شناختی و من در این پنج هزار سال شناختم قاطع تر و کوبنده تر است اما همه بر سر کسانی که همواره بر سر ما می زدند برادر! خورد. .
مرد جهاد است مردی که پیدا کردم ، مرد عدالت است عدالتی که اولین کسی که قربانی عدالت خشن و خشک آن شد برادرش بود برادر …( سکوت ) … و مردیست که همسرش که هم همسر اوست و هم دختر ان پیام آور بزرگ همچون خواهر من کار می کند و رنج میبرد و محرومیت و گرسنگی را چون ما با پوست و جانش کشیده است و می کشد برادر و همین طور دخترش و پسرش … و پسرش وارث پرچمی است سرخ رنگ که در طول تاریخ در دست ما ها بوده و پیشوایان ما … .
__________________________________________________________
این است که برادر بعد این پنج هزار سال از ترس ان معبدها که تو میشناسی و من میشناسم از ترس ان بناهای عظیم که تو قربانیش شدی و من قربانیش و از ترس ان قدرتهای وحشتناک ، من اکنون …برادر! آمده ام کنار یک خانه گلی ، متروک ، خاموش ، یاران ان پیام آور از پیرامون این خانه کنار رفته اند و تنهاست ، همسرش تن به مرگ داده است و خودش در نخلستان های بنی نجار ، همه رنجها و درد های من و تو را با خدایش می گرید ؛ من سرم را به کنار در این خانه متروک گذاشتم و از ترس ان معبدهای وحشتناک و از ترس ان قصرها و از ترس ان گنجینه ها که همه با خون و رنج ما فراهم شده در این هزاران سال به این خانه پناه آوردم ، این است برادر … او و همه کسانی که به او وفادار مانده اند، از تبار و نژاد ما رنج ها دیده ها بودند … همه آنها … او برای اولین بار زیبایی سخن را نه برای توجیه محرومیت ما و توجیه برخورداری قدرتها بلکه زیبایی سخنش را که قهرمان سخن وریست برای نجات ما و آکاهی ما استخدام کرد او بهتر از دموستن سخن می گوید اما نه برای احقاق حقش ، او بهتر از بوسه ی خطیب سخن می گوید اما نه در دربار لویی ، بلکه بر سر قدرت ها و بلکه پیشاپیش ستم دیدگان ؛ شمشیرش را نه برای دفاع از خود یا خانواده خود یا نژاد خود یا ملت خود و نه برای دفاع از قدرتها بزرگ بلکه بهتر از اسپارتاکوس و صمیمیتر از او برای نجات ما در همه صحنه ها به چرخ آورده است ؛ او بهتر از سقراط می اندیشد اما نه اندیشه ای برای اثبات فضایل اخلاقی و اشرافیت که بردگان از آن محرومند بلکه برای اثبات ارزش های انسانی که در ما بیشتر است ، زیرا او وارث قارون ها و فرعون ها نیست و وارث معبدان نیست او خود نه محراب دارد و نه مسجد ، او خود قربانی محراب است ؛ او با خدا سخن می گوید ، او مظهر عدالت است ، او مظهر تفکر است ، اما نه در گوشه ی کتابخانه ها و مدرسه ها و آکادمی ها و نه در سلسله علما تر تمیز روی طاقچه نشسته ! که از درد و رنج و گرسنگی مردم خبر ندارد از پس غرق در تفکرات عمیقه … نه برادر ! ، او همان طور که در عمق آسمان ها پرواز می کند در همان حال ناله ی کودک یتیمی تمام اندامش را مشتعل کرد و او در همان حاله محراب عبادت ، رنج تنش را فراموش می کند و نیش خنجر را در همان حال … ! . فریاد می زنه به خاطره ظلمی که بر یک زن یهودی شده است ، فریاد می زند که اگر کسی از این ننگ بمیرد قابل سرزنش نیست ، او برادر ، مرد شعر است و مرد زیبایی سخن اما نه چون شاهنامه که در تمام شست هزار بیت آن تنها یک بار از نژاد ما (بردگان) سخن گفت و از یکی از برادران ما ، « کاوه » این آهنگری که معلوم بود از تبار ماست ، اما این آهنگر با اینکه آزادی و انقلاب و نجات مردم و ملت را تعهد کرد اما تا آمد بیرون … درون شاهنامه ترغیب می کنند که این تنها قهرمان از تبار ما که پا به شاهنامه گذاشته است ؛ چه شد؟ کجا رفت؟ ناگهان میبینم گم شد ، چرا که درخشش نژاد و تبار «فریدون» پیش آمد ؛ این است که چند خط بیشتر از او در تمام شاهنامه نیامد .
اکنون نیز برادر در عصری و وضعی و جامعه ای زندگی می کنم که باز به او محتاج هستم و همه هم نژادان و هم طبقه های من نیز به او احتیاج دارند ؛ او بر خلاف پیامبران دیگر ، بر خلاف نخبه ها و ادیشمندان دیگر و برخلاف حکیمان دیگر که .
اگر نابغه هستند ، مرد کار نیستند .
و اگر مرد کار هستند ، مرد اندیشه و فهم نیستند
و اگر هر دو هستند ، مرد شمشیر و جهاد نیستند
و اگر هر سه هستند ، مرد پارسایی و پاکدامنی نیستند
و اگر هر چهار هستند ، مرد عشق و احساس و لطافت روح نیستند .
و اگر همه این ها هستند ، خدا را نمی شناسند و خود را در ایمان گم نمی کنند ، خودشان هستند او بر خلاف همه اینها مردیست در همه ابعاد انسانی ، مردیست که در همه خدایان و رب نوع های قدرت ،اندیشه ، کار ، برادر کار …
کار برادر … او همچون یگ کاگر همچون من و تو کار می کند با پنجه هایش که سطر های عظیم خدایی را رویه کاغذ مینوسید با همان دست ها و پنجه ها ، پنجه در خاک فرو می کند و چاه می کند ، غنات کنده … و آب در شوره زار برآورده … درست یک کارگر اما نه در خدمت این و آن و نه در خدمت خودش … در داخل غنات ناگهان فریاد میزند و میگه منو بکشید بالا !! و وقتی که او را بالا میکشند سر و رویش پر از گل می باشد و آب در حال شترک زدنه ، در آن بیابان سوزان پیرامون مدینه نهر جاری میشه و بنی هاشم خوشحال میشند ، بلافاصه در همان حال که هنوز نفس نگردانده میکوید : زنده باد بر وارثان من که یک قطره از این آب نصیب ندارند . و اکنون ما نیزمندیم به یک پیشوا ، برای اینکه از همه تمدن ها و مذهب ها و فرهنگ ها یا انسان ها یک حیوان اقتصادی ساخته اند یا یک حیوان نیایش گر درون گراء فردی در دخمه های عبادت و روحانیت ؛ یا مرده اندیشه و تفکر عقلی ساخته اند ، بی احساس ، بی دم ، بی عمق ، بی عشق و یا مرده احساس و الهام ساخته اند ، بی عقل ، بی تفکر ر، بی منطق ، بی علم … .
و او مرد همه این ابعاد بود . .
رب نوعه زحمت کشیدن و کار و کارگری ، رب نوع سخن گفتن ، رب نوع جهاد کردن ، رب نوع اخلاص ورزیدن ،
رب نوع وفادار ماندن ، رب نوع رنج ، رب نوع سکوت ، رب نوع فریاد ، رب نوع عدالت … .
و اکنون برادر من در جامعه ای هستم که در برابر من دشمن است ، در یک نظام نیرومند در بیش از نیمی از جهان و به عبارتی بر همه جهان حکومت می کند ! و نسل مرا برای بردگی تازه از درون می سازد ، ما اکنون بظاهر برای کسی بیگاری و بردگی نمی کنیم ، آزاد شده ایم ، بردگی برافتاده است ، اما برادر از سرنوشت تو بردگی بدتری را محکوم شده ایم ، اندیشه ما را برده کرده اند ، دل ما را برده کرده اند ، اراده ما را تسلیم کرده اند و ما را به یک عبودیت آزاد گونه پرورده اند و راه ساخته شدن ما مجدد فقط و فقط با قدرت علم ، جامعه شناسی ، فرهنگ ، هنر ، آزادی های جنسی ، آزادی مصرف و عشق برخورداری ممکن خواهد بود ؛ از دورن ما و از دل ما ، ایمان به یک هدف ، مسئولیت انسانی و اعتقاد به مکتب او از بین برده اند و اکنون ما در برادر این نظام های حاکم بر جهان ، کوزه های خالی زیبایی هستیم که هر چه آن ها میسازند ، می بلئیم و ما اکنون به نام فرقه ، به نام خون ، خاک و به نام خود او و مخالف او ، قطعه قطعه می شویم تا هر قطعه ای لقمه ای ، راحت الحلقوم در دهان آن ها باشیم ؛ تفرقه ، پیروان او را ، برادر ! و پیروان آن مکتب را برادر به جان هم انداختند ، این دشمن اوست ، چرا در چنین سرنوشتی که در جهان و بر ما حکومت می کند با او دشمنی می کنه ، به خاطر این که او با دست بسته نماز میخواند ، او با این دشمنی میکنه به خاطره این که این با دست باز نماز میخوانه ، این دشمن او چون او مهر نداره و بر فقر سجده می کنه ، او دشمن کینه توزی که این نو برداشته ؛ جنگ ها را و خصومت ها را و جبهه ها را تا این اندازه تنگ کرده اند و روشن فکران ما را به کلی به سرزمین دیگری رانده اند و چوپانانش خودشان ؛ … اختلاف … .
اما در پیرایه های بسیار زیبایی که بر خلاف تو تو اربابت را به سادگی می شناختی! و شلاقی را که میخوردی دردش را به سادگی احساس می کردی! و می دانستی که برده ای! و چرا برده ای! و کی برده شدی! و چه کسانی تو را برده کرده اند ، ما اکنون سرنوشت تو را داریم اما بی آنکه بدانیم چه کسی ما را برده این قرن کشانده است و از کجا غارت میشویم و چگونه به تسلیم و انحراف اندیشه و چگونه به عبودیت های زمینی دچار شده ایم و اکنون نیز ما را همچون چهار پایان ، نه تنها به بردگی می کشند بلکه به بهره کشی گرفته اند ، بیش از عصر تو و بیش از نسل تو برادر ما بهره می دهیم ، همه این نظام ها و قدرت ها و این ماشین ها و سرمایه ها و این کاخ های بزرگ جهان را ما با پوست و رنج و پریشانی و محرومیت خود به چرخ انداخته ایم و فقط به اندازه ای میدهند که تا فردا باز به کار آییم ، عدالت برادر بیش از عصر تو محروم است و ظلم و تبعیذ طبقاتی و ستم بیش از عصز توست با چهره تازه و پیرایه های تازه تر و برادر «علی» تمام عمرش را بر رویه این سه کلمه گذاشت ، مظهر بیست و سه سال ، تلاش و جهاد برای ایجاد یک ایمان ، در درون وحشی های متفرق ، بیست و پنج سال سکوت و تحمل برای حفظ وحدت مردم مسلمان در برابر امپراطوری های روم و در برابر استعمار ایران و همچنین پنج سال کوشش و رنج برای استقرار عدالت و برای اینکه همه کینه های ما را با شمشیر خودش بیرون بکشد و ما را آزاد کند ، نتوانست … ، اما توانست مذهبی را و پیشوایی و سیادتی را برای همیشه ، برای من و ما! برادر! اعلام کند ، مذهب عدل و مذهب رهبری خلق و قانون… . .
و علی سه شعار گذاشت ، سه شعاری که همه هستی خودش و خاندانش قربانی این سه شعار شدند : « مکتب » ، «وحدت» و «عدالت» . و سلام .
__________________________________
و این بود سخنان آن مرد بزرگ که خطاب به برادری برده و مدفون شده در دخمه نزدیکی مصر بود.
روح و یاد دکتر علی شریعتی که از پیامبران زمان ما بود شاد و یادش گرامی.